• وبلاگ : عاشقانه
  • يادداشت : چند خطي با حميد مصدق . . .
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ندا 
    بعضي وقتا آدما الماسي تو دست دارند بعد چشمشون به يه گردو مي افته ،دولا ميشن تا گردو رو بردارن الماس مي افته تو شيب زمين ،قل مي خوره و تو عمق چاهي فرو مي ره.
    ميدونين چي مي مونه؟......
    1آدم،1دهن باز،1گردوي پوک ويييييييه دنيا حسرت
    پاسخ

    سپاس ندا خانم. يا حق

    سلام وبلاگ خوبي بود مطالب خوبيهم توشزدي راستي دعوت صميميانه منو نسبت به دعوت شما ب وبلاگم رد نکنيد پس منتظرتم البته حسش رو اشتي از نظرت استفاد ميکنم

    سلام علي جون وبلاگ خوبي داري شعراي خوبي نوشتي خيلي جالب بود واسم راستي علي جون به وبلاگ من حتما بيا منتظرتم راستي اومدذي حتما نظر قشنگت رو بدي ها دوباره بهت سر ميزنم
    پاسخ

    سلام .رو چشمم حتما در اولين فرصت ميام ديدنت.يا حق