سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عاشقانه

قایقی خواهم ساخت،


خواهم انداخت به آب


دور خواهم شد ز این خاک قریب


که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق


قهرمانان را بیدار کند.


قایق از تور تهی


و دل از آرزوی مروارید،


هم چنان خواهم راند


نه به آبی ها دل خوهم بست


نه به دریا - پریانی که سر از آب به در می آرند


و در آن تابش تنهایی ماهی گیران


می فشانند فسون از سر گیسوهاشان


هم چنان خواهم راند


پشت دریاها شهری است


که در آن پنجره ها رو به تجلی باز است


بام ها جای کبوتر هایی است


که به فوّاره ی هوش بشر می نگرند


دست هر کودک 10 ساله ی شهر ،شاخه ی معرفتی است


مردم شهر به یک چینه چنان می نگرند


که به یک شعله، به یک خواب لطیف


خاک،موسیقی احساس تو را می شنود


و صدای پر مرغان اساطیر می آید در باد


پشت دریا ها شهری است


که در آن وسعت خورشید به اندازه ی چشمان سحر خیزان است


شاعران وارت آب و خرد و روشنی


پشت دریا ها شهری است


قایقی باید ساخت.



نوشته شده در دوشنبه 89/12/23ساعت 1:33 عصر توسط علی قربانی نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

احسان خواجه امیری-البوم پاییز تنهایی


کد کج شدن تصاویر