سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عاشقانه

گریه کردن تا سحر کار من است .



شاهد من چشم بیمار من است .

 فکر کردم که او یار من است .

نه! فقط در فکر آزار من


 


 



یک شب آمد زیر و رویم کرد و رفت . نیتش از عشق تنها خواهش است ”دوستت دارم“ دروغی فاحش است .

بغض تلخی در گلویم کرد و رفت .

پایبند جستجویم کرد و رفت .

عاقبت بی آبرویم کرد و رفت .

این دل دیوانه آخر جای کیست .

آنکه مجنونش منم لیلای کیست .

مذهب او هر چه بادا باد بود .

خوش به حالش کینقدر آزاد بود .

بی نیاز از مستی می شاد بود .

چشم هایش مست مادر زاد بود  ....  


 

بچه ها شوخی شوخی به گنجشکها سنگ می زنند
و گنجشکها جدی جدی می میرند.
آدمها شوخی شوخی زخم می زنند ....
و قلبها جدی جدی می شکنند. 
تو شوخی شوخی به من لبخند زدی....
و من جدی جدی عاشق شدم.


نوشته شده در سه شنبه 88/10/29ساعت 11:44 صبح توسط علی قربانی نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

احسان خواجه امیری-البوم پاییز تنهایی


کد کج شدن تصاویر